آکندن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • /آکَندَن/

مصدر فعل متعدی[ویرایش]

آکندن

  1. بُن مضارع آکن؛ ضبط آن در بعضی متون قدیم آگندن است.
  2. پُر کردن، انباشتن.‌ ذخیره کردن، جمع کردن، گرد آوردن. غنی کردن، آبادان کردن.
  3. (قدیم): دفن کردن، مدفون ساختن.

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین