ابد

از ویکی‌واژه

(اَ بَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. زمانی که آن را نهایت نباشد، همیشه جاوید. مق ازل.
  2. قدیم، ازلی. ؛حیات ~ زندگی جاوید.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

عربی[ویرایش]

صفت[ویرایش]

  1. استمرار وجود در زمان‌های مقدره ٔ غیرمتناهیه در مستقبل، چنانکه ازل استمرار وجود است در زمان ماضی غیرمتناهی. استمرار وجود در ظرف آینده. زمانه‌ای که نهایت ندارد. زمانی که آنرا نهایت نباشد. همیشه. دائم. جاودان. جاویدان. همیشگی. آخر آخر.
  2. چیزی که نهایت و آخر ندارد.
  3. روزگار. دهر. زمانه.

اسم[ویرایش]

  1. استمرار وجود در زمان‌های مقدره ٔ غیرمتناهیه در مستقبل، چنانکه ازل استمرار وجود است در زمان ماضی غیرمتناهی. استمرار وجود در ظرف آینده. زمانه‌ای که نهایت ندارد. زمانی که آنرا نهایت نباشد. همیشه. دائم. جاودان. جاویدان. همیشگی. آخر آخر.
  2. چیزی که نهایت و آخر ندارد.
  3. روزگار. دهر. زمانه.

نویسه گردانی[ویرایش]

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
perpetuity