اجاق
(اُ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- دیگدان، آتشدان.
- دودمان، خاندان.
- صاحب کرامات و کشف.
- ~گاز: نوعی اجاق که سوخت آن گاز متان است.
استعاره[ویرایش]
- ~برقی: نوعی اجاق که با نیروی برق گرما تولید میکند و مثل اجاق گاز برای پختن غذا و جز آن به کار میآید.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ فارسی معین
برگردانها[ویرایش]
- ایتالیایی
اسم[ویرایش]
- انگلیسی
- اجاق علاوه برداشتن معانی: محل درست کردن آتش به منظور پختوپز و آشپزی و همچنین دودمان دارای معنی دیگری نیز هست. در زمان صفویه و عثمانیان اجاق محلی بودهاست که سران پیادهنظام و بزرگان و تصمیمسازان در این محل جمع میشدند و تصمیمات مهم و اساسی اتخاذ میکردند. همچنین برنامهریزی جنگ و نظایر آن در این مکان انجام میشدهاست. به این محلها، که امروزه در برخی مناطق ترکنشین نظیر آذربایجان غربی و شهر چِکْنه در خراسان وجود دارد، اجاق گفته میشد. این اجاقها، به دلیل ذکرشده، محل مقدسی محسوب میشدهاند، ولی در هیچکدام امامزادهای وجود ندارد. (حسن حسنآبادی)