بیر

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  • آذری

آوایش[ویرایش]

  • [بیر]

اسم[ویرایش]

بیر

  1. عدد یک، شماره یک.
  2. خاطر، یاد.
  3. صاعقه، رعد و برق، طوفان.
  4. جامه خواب، نهالی و تشک، بس.
  5. حفظ، ازبر کردن، حافظه.

عربی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

بئر

  1. چاه‌‌.
    بئر زمزم از خانه کعبه هم‌سوی مشرق است. (ناصرخسرو)

واژه‌های مشتق شده[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین