تارک

از ویکی‌واژه

(رِ)

عربی[ویرایش]

(اِ

فارسی[ویرایش]

  1. رهاکننده، ترک کننده. ؛ ~ دنیا آن که از دنیا روی برگرداند، زاهد، پارسا. ؛ ~ صلاة آن که نماز نگزارد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(رَ)

(اِمصغ.)

  1. فرق سر، میان سر آدمی.
  2. کلاهخود.
    بر او کرد جوشن همه چاک‌چاک ..... همی ریخت بر تارک از درد خاک

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
vertex