تاس
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /تاس/
اسم[ویرایش]
تاس
- مکعبی کوچک دارای شش سطح که روی هر سطح تعدادی نقطه وجود دارد. به تعداد عددی که تاس نشان میدهد، مهره را در بازی نرد، حرکت میدهد. مهره.
- تأس: در گویش گنابادی یعنی کاسهای که بزرگتر از پیاله و از جنس مس است. کاسه مسی، بادیه.
صفت[ویرایش]
طاس
- بیمو، سر تاس. کچل.
برگردانها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ واژههای اوستا شاهنامه