تک

از ویکی‌واژه

(تَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

صفت[ویرایش]

  1. اندک، کم، قلیل.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. دو، دویدن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(تِ)

  1. سا

جمع[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(تُ)

  1. منقار مرغ، نوک پرنده.
  2. تیزی سر چیزی مانند نوک سوزن و خنجر.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

قیاس کثیر[ویرایش]

تق (اِصت.)

  1. زدن دست بر کنار تخته نرد که کعبتین درست بنشیند.
  2. هر قسم زدن (عموماً)

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

  1. تنها، یگانه.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

اسم[ویرایش]

  1. گیاهی است که در گندم زار روید و آن سخت تر از گیاه گندم باشد.
  2. گیاهی است که در میان آب روید و در مصر از آن کاغذ می‌ساختند، حفأة.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
sporadic