جنگنده
فارسی[ویرایش]
ریشه شناسی[ویرایش]
- فارسی
آوایش[ویرایش]
- [جَن/گَندِه]
صفت[ویرایش]
جنگنده
- آن که میجنگد، رزم کننده.
- کسی یا چیزی که میجنگد. جنگاور
- (جنگی): هواپیمایی که در جنگ استفاده میشود.
مثال[ویرایش]
- جنگ پشه با حبشه: جنگ یا نزاع ضعیف با قوی.
- وقتی بابا بیاید خانه، جنگ پشه با حبشه، و فحش و کتک شروع میشود. (فصیح)
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین