سالار
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- پهلوی
آوایش[ویرایش]
- /سالار
اسم مرکب[ویرایش]
سالار
- سردار، سپهسالار.
- سالار ممکن است در زبان معیار باستان به سالَر تعبیر گردد، که به معنی سازنده، ساختن، انداختن بوده است.
صفت مرکب[ویرایش]
- سالخورده. کهن.
واژههای مشتق شده[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس/ شاهنامه