سپوختن

از ویکی‌واژه

(س تَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

مصدر متعدی[ویرایش]

  1. نک اسپوختن، سپوزیدن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ فارسی معین
  1. این مصدر به معنای گاییدن و به اصطلاح پدر کسی را درآوردن است.

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
pierce