شده

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /شُدِه/

صفت مفعولی[ویرایش]

شده

  1. (صفت از شدن): انجام گرفته، انجام یافته، گذشته، رفته، گشته، گردیده، رفته.
  2. (مجاز): از دست رفته.

ریشه شناسی ۲[ویرایش]

اسم[ویرایش]

شدِ

  1. رفته، مرده.

ریشه شناسی ۳[ویرایش]

اسم[ویرایش]

شَ دِّ یا دَُ

  1. چندرشته نخ به هم پیچیده ک به یک اندازه آن‌ها را بریده باشند.
  2. ریشه و طره.
  3. رشته‌ای که دانه‌های گرانبها را بدان کشیده و به گردن یا جامه آویزند.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن