صندل
(صَ دَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
این واژه را ابوریحان بیرونی در کتاب صیدنه فی طب از ریشه هندی دانسته است. چندن چوبی است که از هند آورند.
اسم[ویرایش]
- نوعی کفش بنددار تابستانی.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
ریشهشناسی[ویرایش]
اسم[ویرایش]
- درختی کوچک بومی هند که از قطعات ضخیم چوب آن وسایل چوبی میسازند. نمونههایی از این گیاه از راه ارتباط با ریشه و حتی ساقة گیاهان گوناگون بخشی از دورة زیستی خود را به حالت انگلی میگذرانند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- ایتالیایی
اسم[ویرایش]
- انگلیسی
- sandal