طیلسان
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /طِ لِ/
اسم مرکب[ویرایش]
طیلسان
- طیلسان ممکن است به سه بخش طی - لس - آن قابل تجزیه باشد.
- ردا، جامه بلند و گشاد و بی آستین که کسانی چون قاضیان و خطیبان بر دوش میانداختند.
مثال[ویرایش]
- مثال: المرء مخبوء طی لسانه لا طیلسانه.
- مثال: طیلسان موسی و نعلین هارونت چه سود--چون بزیر یک ردا فرعون داری صدهزار.
جستارهای وابسته[ویرایش]
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن