قاچ

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه شناسی

سغدی

اسم[ویرایش]

  1. یک بُرش از هندوانه یا خربزه.
  2. شکاف، ترک.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

ریشه‌شناسی ٢[ویرایش]

واژه ( قاچ ) برگرفته از واژه ( خراش ) بوده است. در زبانهایِ مغولی - شبه مغولی همه واژگانی که با ( خر ) یا ( کَر ) در زبانهای پارسی آغاز می شده اند، به دیسه یِ ( قار، قَر، قَرَ ) واگویی می شده اند. در واژه ( قاچ ) ، آوایِ ( ر ) در ( قَراچ، قاراچ ) افتاده و به دیسه یِ ( قاچ ) در آمده است؛ درست بمانندِ واژه ( خَرَتَرَ ) در زبان سغدی - سکایی که در زبانهای مغولی - شبه مغولی به دیسه یِ ( قارتر ) و سپس با افتادنِ آوای ( ر ) به گونه یِ ( قاتر ) در آمده است.

نمونه ها:

خراش:قاچ ( قراچ/قاراچ ) : زدایشِ آوایِ ( ر )

خربزه =قارپیز

خَرَتَرَ =قاتر ( قارتر ) :زدایشِ آوایِ ( ر )

خَرَباغ ( کَرَباغ ) =قَرَباغ ( خر در زبان پارسی به عنوان پیشوند به چمِ ( بزرگ ) است. )

خَرَتپه ( کَرَتپه ) =قَرَتپه

و. . .

اسم[ویرایش]

  1. برآمدگی قسمت جلو زین.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

ایتالیایی

اسم[ویرایش]

spicchio

انگلیسی
plug

کردی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. قاچ
  1. پا