قرب
فارسی[ویرایش]
گونههای دیگر نوشتاری[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
آوایش[ویرایش]
- /قُرب/
مصدر لازم[ویرایش]
قُرب
- نزدیک شدن.
صفت[ویرایش]
- نزدیکی.
زبان دیگر[ویرایش]
- بهاری
آوایش[ویرایش]
- /قِرِب/
اسم[ویرایش]
قِرب
- بریدن، پاره کردن، بند را گسستن، فرار کردن.
- (قدیم): این واژه در گذشته اغلب شامل اسب، خر، و یا سگی میشد که بند را گسسته و فرار کردهاند.
––––
برگردانها[ویرایش]
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین