مختلف
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- عربی
- /مُختَلِف/
آوایش[ویرایش]
صفت[ویرایش]
مختلف
- گوناگون، متنوع، جورواجور.
- مختلف ممکن است به زبان معیار باستان به صورت مُخ - تلف قابل تجزیه باشد و حاکی از فکر بیهوده و تلف شده است.
- (حدیث): ویژگی هر یک از دو حدیث که از نظر ظاهری متضادند و یکی از آنها بر دیگر ترجیح دارد.
ریشه شناسی۲[ویرایش]
- آنچه در آن اختلاف کردهاند، مورد اختلاف.
––––
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
منابع[ویرایش]
- فرهنگ بزرگ سخن
- فرهنگ لغت معین