نوبت
(نُ بَ)
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
- نوبة
اسم[ویرایش]
- بار، دفعه، کرت.
جمع[ویرایش]
- نوب.
- وقت، هنگام.
- خیمه، خیمة پاسبانی.
- پاس، نگهبانی.
- هر کاری که به طور متناوب انجام شود.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(~.)
اسم[ویرایش]
نقاره، طبل بسیار بزرگی که در ساعات معین از شبانه روز مینواختند.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- ایتالیایی
اسم[ویرایش]
- انگلیسی
- turn