وا
حرف اضافه[ویرایش]
- به معنی «با» معیت را رساند: گویند ما وا شماییم
فرانسوی از فنلاندی[ویرایش]
- و دین شما....
- به معنی «به»: بندة من (خدا)
- پشت وامن داد و کار وامن گذاشت.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
فارسی[ویرایش]
(عا.)
- وای:
- کلمهای که به هنگام شدت مرض و احساس درد و رنج گویند.
- در موقع تأسف خوردن استعمال شود.
- در مورد تعجب به کار رود (بیشتر در تداول خانمها)
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
صفت[ویرایش]
- باز، گشاده.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(پش.)
- پیش از فعل آید به معنای ذیل: الف - به معنی «باز» تجدید و دوبارگی را رساند: وا آمدن. ب - به معنی «باز»، «گشاده» و مانند آن: واکردن. ج - به معنی «به» به جهت تاکید: وا ایستادن، واشدن.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
پسوند[ویرایش]
- به آخر اسم پیوندد دال بر نگهبانی و حفاظت: پیشوا.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
اسم[ویرایش]
- با. ابا. وا: آش.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
برگردانها[ویرایش]
- انگلیسی
- fail