وحدت

از ویکی‌واژه

(وَ دَ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

  1. وحدة

مصدر لازم[ویرایش]

  1. یکی بودن، یگانه بودن. مق کثرت.

(اِم

صفت[ویرایش]

  1. یگانگی، یکی بودن. ؛ ~ ملی اشتراک همة افراد یک ملت در آمال و مقاصد چنان که به منزلة مجموعة واحدی به شمار آید. ؛ ~وجود عقیده‌ای است مبتنی بر این که جهان وجود از جمادات و نباتات و حیوانات و معادن و مفارقات و فلکیات همه یک وجودند که در مرتبت فوق و اقوی و اشدّ، وجود خدا قرار دارد.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
unity