پابند

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(بَ)

اسم مرکب[ویرایش]

  1. بندی برای بستن پای مجرمان.
  2. عقال، آنچه که با آن پای حیوان را ببندند.

صفت مرکب[ویرایش]

  1. گرفتار، اسیر.
  2. شیفته، مفتون.
  3. متعهد، وفادار.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
trammel