پرمایه
فارسی[ویرایش]
فارسی[ویرایش]
ریشه لغت[ویرایش]
- شاهنامه
آوایش[ویرایش]
- /پُر/مایِه/
صفت مرکب[ویرایش]
پرمایه
- پُربها. خردمند، دانشمند. نجیب، اصیل. مالدار، ثروتمند. خطیر، جلیل.
- قلم مویی که نوک آن پرپشت باشد.
اسم[ویرایش]
- نام یکی از دو برادر فریدون که نام دیگری کیانوش نام داشت.
- یکی بود ازیشان کیانوش نام/ دگر نام پرمایه شاد کام «شاهنامه»
برگردانها[ویرایش]
ترجمهها
|
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
- شاهنامه