پرمایه

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • شاهنامه

آوایش[ویرایش]

  • /پُر/مایِه/

صفت مرکب[ویرایش]

پرمایه

  1. پُربها. خردمند، دانشمند. نجیب، اصیل. مال‌دار، ثروتمند. خطیر، جلیل.
  2. قلم مویی که نوک آن پرپشت باشد.

اسم[ویرایش]

  1. نام یکی از دو برادر فریدون که نام دیگری کیانوش نام داشت.
    یکی بود ازیشان کیانوش نام/ دگر نام پرمایه شاد کام «شاهنامه»

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین
  • شاهنامه