پشت

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • پهلوی

آوایش[ویرایش]

  • /پُشت/

اسم[ویرایش]

پشت

  1. بخشی از بدن جانوران که در جهت مخالف شکم و سینه قرار دارد.
  2. آن سوی هر چیزی. قسمت عقب هر چیز. مقابل جلو.
  3. پُشْتَ: در گویش گنابادی یعنی خاک هایی که روی هم انبار شده اند ، چیزهایی که روی هم انبار شده اند.
  4. پُشت: در گویش گنابادی یعنی یار ، یاور ، پشتیبان ، عقب.

صفت[ویرایش]

  1. پشتیبان، یار؛ صُلب؛ تخم، تخمه، نژاد، نسل؛ دنباله، ادامه.
  2. بام، سقف.

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ بزرگ سخن
  • فرهنگ لغت معین