پیمودن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • فارسی

آوایش[ویرایش]

  • /پَیمودَن/

مصدر فعل متعدی[ویرایش]

پیمودن

  1. عبور کردن از جایی و طی کردن آن. پشت‌سر گذاشتن، گذراندن. سپری کردن، اندازه گرفتن، مساحت کردن، طی کرده راه.

فعل[ویرایش]

  1. گذراندن. طی کردن، پیمانه کردن، در جام ریختن.

مترادف‌ها[ویرایش]

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]