کارد

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. ابزاری مرکب از یک لبة تیز و یک دسته که برای بریدن به کار رود، چاقو. ؛~به استخوان کسی رسیدن کنایه از: وضع بسیار سختی داشتن. ؛ مثل ~ُ پنیر بودن کنایه از: سخت مخالف و دشمن یکدیگر بودن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

اسم[ویرایش]

  1. کارد
  2. آلت برٌنده ای از آهن که دارای تیغه و دسته است. چاقو.

برگردان‌ها[ویرایش]

مترادف‌ها[ویرایش]

  1. چاقو

ضرب المثل[ویرایش]

  1. کارد از گوشت گذشتن.
  2. کارد به استخوان رسیدن.
  3. کاردش بزنی خونش در نمی آید: نهایت خشمگین است.
  4. کارد مطبخ است:بهمه کاری می خورد.
  5. کارد و پنیر بودن:سخت دشمن یکدیگر بودن.
ایتالیایی

اسم[ویرایش]

posata

اسم[ویرایش]

coltello

انگلیسی
stiletto