کرسی

از ویکی‌واژه

(کُ رْ یّ)

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

اسم[ویرایش]

  1. سریر، تخت.

جمع[ویرایش]

  1. کراسی.
  2. فلک هشتم.
  3. درس تخصصی یک استاد دانشگاه.
  4. دندان‌هایی که پس از دندان‌های نیش قرار دارند. ؛ حرف خود را به ~نشاندن سخن خود را تحمیل کردن.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(~.)

اسم[ویرایش]

  1. چهار پایه‌ای پهن، کوتاه و چهارگوش که در زمستان در زیر آن منقل می‌گذارند و بر رویش لحاف اندازند و در زیر آن خود را گرم کنند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

ایتالیایی

اسم[ویرایش]

seggio

انگلیسی
stool