کرگدن

از ویکی‌واژه
کرگدن

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • زبان معیار باستان

آوایش[ویرایش]

  • /کَرگَدَن/

اسم[ویرایش]

کرگدن

  1. (جانوری): پستاندار عظیم‌الجثه و علف‌خوار با پوست کلفت و زره مانند و یک یا دو شاخ روی پوزه و سه انگشت در پا. برای استفاده از پوست و شاخش آن را شکار می‌کنند.
    کرگدن ممکن است به زبان معیار باستان به دو بخش کَر -گِدَن قابل تجزیه باشد و به معنی بی‌سر و صدا حرکت کردن است.
  2. جانوری بزرگ و نیرومند که شاخی بالای بینی‌اش دارد. پوستش ضخیم و پُر چین و چروک.

مترادف‌ها[ویرایش]


برگردان‌ها[ویرایش]

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین/ فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس