کپ

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(کَ)

کُپْ :(kop) در گویش گنابادی یعنی ترسیدن ، جفت کردن ، وحشت کردن ، ریختن ، برعکس کردن ظرف ، خمیده راه رفتن . این واژه برای نخستین بار توسط دکتر افشارنیا در اصفهان بر سر زبان ها افتاد و پس از آن همه گیر شد ، به طوری که از رجال بالای کشوری و لشگری در مواقع ایی که در تنگنایی گیر می کردن با به کار بردن : کُپ کُپ کُپ ، کُپ کُپ کُپ ، خود را آرام می کردن و باعث گشایشی فراخ می شد که توان عبور از آن را به دست می آوردند . در تاریخ آمده است که در تاریخ ۹۸.۱۱.۱۲ در کنفرانسی بسیار مهم و چالش بر انگیز که به سخنرانی دکتر افشارنیا برگزار گردید ، در اواسط کنفرانس به علت پاره ایی از مشکلات به وجود آمده ، به ناگاه با بیان : کُپ کُپ کُپ از زبان دکتر افشارنیا ، سکوتی سنگین مخاطبان را فراگرفت و قدرت این واژه برای بار دیگر در آن مجمع نمایان شد ...

اسم[ویرایش]

  1. بیرون و اندرون دهان.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
demijohn