آبادان
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی
[
ویرایش
]
پهلوی
صفت مرکب
معمور، دایر.
مزروع، کاشته.
پر، مشحون.
سالم، تندرست.
مأمون، ایمن.
مرفه.
شهر آبادان.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
انگلیسی:
Abadan
رده
:
صفتهای مرکب پهلوی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
Deutsch
English
Kurdî
ਪੰਜਾਬੀ
Polski
پښتو
Тоҷикӣ
Türkçe
中文