آبستن
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- فارسی
آوایش
[ویرایش]- /آبِستَن/
صفت
[ویرایش]آبستن
- (جانوری): ویژگی زن یا حیوان ماده از پستانداران که جنین در رحِم دارد؛ باردار، حامله، آبستان.
- پنهان، پوشیده.
استعاره
[ویرایش]- شب آبستن است: یعنی لحظهها مترصد حادثه هستند. وقوع حوادث تازه محتمل.
برگردانها
[ویرایش]ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
- فرهنگ بزرگ سخن