آغ
فارسی
[ویرایش]گونههای دیگر نوشتاری
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]آوایش
[ویرایش]- /آغ/
اسم
[ویرایش]آغ
- سفید، رنگ سفید.
واژگانِ ( آغ، آق) به چمِ ( سپید ) واژگانی هندواروپایی هستند. در زبانِ سانسکریت به ( سپید، روشن، مایل به زرد ) ، ( gaura ) گفته می شده است. نیاز به یادآوری است که در زبانهایِ اوستایی و سانسکریت واژگانی که به ( ر، رَ ) می انجامند، در یک روندِ زبانی یا به همین دیسه ( شکل ) می مانند، یا آوایِ ( ر/رَ ) در آنها زدوده ( حذف ) می شود یا دچارِ جایگشتِ آوایی با آوایِ پیش از خود می شود ( آغر ( آغار ) /آغ ( زدایشِ آوایِ ( ر ) ) .
چنانکه در رویه یِ 599 از نبیگِ ( فرهنگِ سَنسکریت - فارسی ) آمده است
:
صفت
[ویرایش]- پوست سفید، انسان سفید.
استعاره
[ویرایش]منابع .
فرهنگِ سَنسکریت فارسی
فرهنگ واژه های اوستا
فرهنگ کوچک زبان پهلوی