پرش به محتوا

آفتابگردان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]
آفتابگردان با دانه‌های سفید

ریشه لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /آفتاب/گَردان/

اسم مرکب

[ویرایش]

آفتاب‌گردان

اسم مرکب

[ویرایش]
  1. (گیاهی): گیاهی از تیره مرکبان که تخم آن را تف داده یا روغن گیرند.
  2. نوعی از گیاهان قابل کِشت و پرورش که دانه‌های آن به تخمه آفتابگردان معروف گاهی همراه با آجیل است.
    آفتابگردان همانطور که از اسمش پیداست همگام با گردش آفتاب از طلوع تا غروب همراه با آن می‌چرخد، و این خصوصیت برای مردم دنیای باستان عجیب به نظر می‌رسید.
  3. پارچه ضخیم یا لبه کلاه که جلو تابش آفتاب بر چهره را میگیرد. سایبان.

مترادف‌ها

[ویرایش]

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه‌ها

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ‌ سخن/ فرهنگ لغت معین