آون
فارسی[ویرایش]
(وَ)
آوَنْ :(awan) در گویش گنابادی یعنی آویزان ، به دار کشیده شده ، نخی که انگور را به آن بندند و در اتاق بیاویزند تا کشمش شود ، نخ ، ریسمان
اسم[ویرایش]
- آونگ.
منابع[ویرایش]
- فرهنگ لغت معین
(وَ)
آوَنْ :(awan) در گویش گنابادی یعنی آویزان ، به دار کشیده شده ، نخی که انگور را به آن بندند و در اتاق بیاویزند تا کشمش شود ، نخ ، ریسمان