احتراق
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اِحْتِراق/
اسم مصدر
[ویرایش]احتراق
- عمل سوختن یا سوخته شدن. سوختن، آتش گرفتن.
- (شیمی): سوختن ماده در هوا که با ایجاد گرما و معمولا نور همراه است.
- (نجوم):محو شدن یکی از پنج سیاره «زحل، مشتری، مریخ، زهره، عطارد» در زیر شعاع خورشید، یا مقارنه خورشید با یکی از آنها.
- (قدیم): التهاب، سوز و گداز.
کهنواژه
[ویرایش]- احتراق ممکن است در زبان معیار باستان بصورت اَح - تِر - آق قابل تجزیه باشد که اشاره به فرد سفیدی از اهالی تروآ بوده است.
واژههای مشتق شده
[ویرایش]
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین/ فرهنگ شمس