پرش به محتوا

احمال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَحمال/

اسم

[ویرایش]

احمال (قدیم)

  1. بارها. بارهای شکم، بارهای درخت. به کسی در برداشتن بار یاری رساند. جمع حمل
    جمیع احمال و اثقال و بنهٔ اردو و اسباب سلطنت، داخل اصفهان شد. «شیرازی»
  2. (نجوم): غراب. جمع حَمَل، برّه‌ها.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین