ادامیدن

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه‌شناسی[ویرایش]

برآمده از ادامه + ـیدن

مصدر گذرا[ویرایش]

  1. پیشبردن انجام یه فرایند/کار؛ ادامه دادن:
    از سحر تا سرشب مطالعیدن (مطالعه) را ادامیدم.
    پس از یه مکث کوتاه، رفتن را ادامیدم.
    اگر همچنان خوردن را بادامد، قطعا امشب دچار دلپیچه می‌شود.

فعل[ویرایش]

ادامیدن [اِدامیدَنْ]

برگردان[ویرایش]