ارباعا
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- عربی
آوایش
[ویرایش]- /اَرباعاً/
قید
[ویرایش]ارباعاً (قدیم)
- به نسبت یک چهارم. یکچهارم یکچهارم.
- در جایی به نوبه ارباعاً خالی کنند. «علامه شوشتری»
کهنواژه
[ویرایش]- ارباعاً ممکن است در زبان معیار باستان به صورت اَر - با - عن قابل تجزیه باشد؛ که منظور از «عن» پیاده شدن از مَرکب است.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ شمس