پرش به محتوا

ازش

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اَزش/

حرف/ ضمیر

[ویرایش]

ازش (گفتگو)

  1. از او، از آن. مفردِ ازشان.
    حرف که ازش می‌پرسیدی، انگار که اسم اعظم را باید بروز بدهد. «آل‌احمد»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن