پرش به محتوا

ازعاج کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه‌ لغت

[ویرایش]
  • فارسی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِزعاج/کردن/

مصدر فعل متعدی

[ویرایش]

ازعاج‌کردن (قدیم)

  1. ازعاج.
    پادشاهی را که از خاندان قدیم خویش ازعاج کرده بودند، نصرت داد. «رشیدالدین»

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن