استر
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- گیرششده از بهاری: اُستر
آوایش
[ویرایش]- /اِستَر/
اسم
[ویرایش]اِستَر
- (جانوری): قاطر. در گویش گنابادی یعنی آستین لباس. برتر، بهتر، با مزیتتر، اسب.
اسم
[ویرایش]اِستُر
- (قدیم): استردن.
- فرانسوی
اسم
[ویرایش]اِستِر
- (شیمی): ترکیب آلی اکسیژندار که از واکنش الکلها با اسیدهای آلی بدست میآید و انواع مختلف دارد.
ترجمه | ||||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|---|
|
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین