پرش به محتوا

استرسال

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /اِستِر/سال/

اسم مصدر

[ویرایش]

استرسال (قدیم)

  1. اطاعت، فرمانبرداری. به نرمی سخن گفتن.
    عنان استرسال بدست اختیار او داد. «وراوینی»
  2. موی سر را به طرف پایین انداختن.

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن/ فرهنگ لغت معین