اسلحهداری
ظاهر
فارسی
[ویرایش]ریشه لغت
[ویرایش]- (فارسی/عربی)
آوایش
[ویرایش]- /اسلحه/داری/
اسم مرکب
[ویرایش]اسلحهداری (منسوخ)
- (نظامی): اسلحه خانه.
- برای شاه و ولیعهد ... میرشکاری و کشیکخانه و اسلحهداری و از این قبیل ترتیب دادند. «مستوفیالممالک»
منابع
[ویرایش]- فرهنگ بزرگ سخن