پرش به محتوا

اعتماد کردن

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • (فارسی/عربی)

آوایش

[ویرایش]
  • /اعتماد/کردن/

اسم مرکب

[ویرایش]

اعتمادکردن

  1. اعتماد کردن یا اعتماد داشتن به کسی، یعنی او را راستگو و درستکار دانستن.
    حالا دیگر خیلی‌ها به او اعتماد می‌کردند. «گلشیری»



ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ بزرگ سخن