انتزاعیدن
فارسی[ویرایش]
ریشهشناسی[ویرایش]
مصدر گذرا[ویرایش]
- سادیدن چیزی با حذفتن خصیصههای غیرضروریش؛ سادیدن چیزی با حذفیدن جزئیات ناخواستهاش:
- «انتزاعیدن» یکی از اصلهای اساسی شیگرایی است.
- در سیستمم «کاربر» را به یه نوع-موجودیت با ویژگیهای «نام و نامخانوادگی»، «شمارهملی»، و «رایانامه» انتزاعیدم.
- وقتی میخواستم یه تختخواب بخرم، اتاقم را به «ابعاد کف» و «رنگ دیوار» انتزاعیدم.
صرف فعل[ویرایش]
انتزاعیدن [اِنْتِزاعیدَنْ]
فعلها | |||||||
---|---|---|---|---|---|---|---|
بن واژه | انتزاعیدن | ||||||
بن ماضی | انتزاعید | ||||||
بن مضارع | انتزاع | ||||||
شخص | مفرد | جمع | |||||
اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | اول شخص | دوم شخص | سوم شخص | ||
گذشته | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انتزاعیدم | انتزاعیدی | انتزاعید | انتزاعیدیم | انتزاعیدید | انتزاعیدند | |
استمراری | میانتزاعیدم | میانتزاعیدی | میانتزاعید | میانتزاعیدیم | میانتزاعیدید | میانتزاعیدند | |
کامل | انتزاعیده بودم | انتزاعیده بودی | انتزاعیده بود | انتزاعیده بودیم | انتزاعیده بودید | انتزاعیده بودند | |
التزامی | انتزاعیده باشم | انتزاعیده باشی | انتزاعیده باشد | انتزاعیده باشیم | انتزاعیده باشید | انتزاعیده باشند | |
مستمر | داشتم میانتزاعیدم | داشتی میانتزاعیدی | داشت میانتزاعید | داشتیم میانتزاعیدیم | داشتید میانتزاعیدید | داشتند میانتزاعیدند | |
حال | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها | |
ساده | انتزاعم | انتزاعی | انتزاعد | انتزاعیم | انتزاعید | انتزاعند | |
استمراری | میانتزاعم | میانتزاعی | میانتزاعد | میانتزاعیم | میانتزاعید | میانتزاعند | |
کامل | انتزاعیدهام | انتزاعیدهای | انتزاعیده/انتزاعیدهاست | انتزاعیدهایم | انتزاعیدهاید | انتزاعیدهاند | |
ملموس | دارم میانتزاعم | داری میانتزاعی | دارد میانتزاعد | داریم میانتزاعیم | دارید میانتزاعید | دارند میانتزاعند | |
التزامی | بانتزاعم | بانتزاعی | بانتزاعد | بانتزاعیم | بانتزاعید | بانتزاعند | |
آینده | - | من | تو | او | ما | شما | اویان/آنها |
خواهم انتزاعید | خواهی انتزاعید | خواهد انتزاعید | خواهیم انتزاعید | خواهید انتزاعید | خواهند انتزاعید | ||
دستوری | - | تو | - | شما | - | ||
امر | بانتزاع | بانتزاعید | |||||
نهی | نانتزاع | نانتزاعید |
برگردان[ویرایش]
حذفیدن خصیصههای غیرضروری
|