دیدار کردن
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
فارسی
[
ویرایش
]
فعل
[
ویرایش
]
دیدار کردن
(
با کسی ~
)
به طور رسمی کنار هم جمع شدن برای بحث کردن راجع به موضوعی:
نخست وزیر با رهبران اروپا دیدار و مذاکره کرد.
برگردانها
[
ویرایش
]
Translations
آلمانی:
-----
اسپانیایی:
-----
انگلیسی:
meet
ایتالیایی:
-----
پرتغالی:
-----
روسی:
-----
فرانسوی:
rencontrer
نروژی:
møte
هلندی:
-----
ردهها
:
Translation table header lacks gloss
فعلهای فارسی با یک برگردان انگلیسی
فعلهای فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
ᏣᎳᎩ
Kurdî