زنج
ظاهر
فارسی
[ویرایش](زُ)
زُنْج :(zonj) در گویش گنابادی یعنی شیره درختان ، شیره گیاهان ، از آن در قدیم به خطر چسپندگی اش عنوان چسپ استفاده میشده است.
اسم
[ویرایش]- صمغ درخت.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(زِ)
- زاج سفید.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین
(زَ نú)
(اِم
صفت
[ویرایش]- گریه، ناله.
منابع
[ویرایش]- فرهنگ لغت معین