سرند

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

(سَ رَ)

اسم[ویرایش]

  1. غربالی سیمی دارای سوراخ‌های نسبتاً بزرگ که با آن غلات را پاک کنند.
  2. نوعی غربال که بدان خاک و شن را می‌بیزند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

(س رَ)

اسم[ویرایش]

  1. تاب، ارجوحه.
  2. ریسمانی که یک سر آن را حلقه کنند و در زیر خاک پنهان سازند و سر دیگر را شخصی گرفته در کمین می‌نشیند تا آدمی یا جانوری را که پای در آن میان نهند، به سوی خود کشد و او را بگیرد.
  3. فنی است از جملة فنون کشتی گیری و آن چنان است که کشتی گیر پای خود را به پای دیگری بند کند و او را بیندازد و آن را به عربی شغزبیه نامند.

منابع[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین

برگردان‌ها[ویرایش]

انگلیسی
screening