سپرده
از ویکیواژه
پرش به ناوبری
پرش به جستجو
محتویات
۱
فارسی
۱.۱
صفت مفعولی
۱.۱.۱
منابع
۱.۲
صفت مفعولی
۱.۲.۱
منابع
۱.۲.۲
برگردانها
فارسی
[
ویرایش
]
(س پَ دَ یادِ)
صفت مفعولی
[
ویرایش
]
طی کرده.
پایمال گردیده.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
(س پُ دَ یا دِ)
صفت مفعولی
[
ویرایش
]
به امانت گذاشته.
سفارش شده.
منابع
[
ویرایش
]
فرهنگ لغت معین
برگردانها
[
ویرایش
]
انگلیسی
trust fund
guarantee
depositary
deposit
recognizance
time deposit
trust company
demand deposit
escrow
رده
:
صفتهای مفعولی فارسی
منوی ناوبری
ابزارهای شخصی
به سامانه وارد نشدهاید
بحث
مشارکتها
ایجاد حساب کاربری
ورود
فضاهای نام
سرواژه
بحث
گویشها
بازدیدها
خواندن
ویرایش
نمایش تاریخچه
بیشتر
جستجو
ناوبری
صفحهٔ اصلی
سرواژهٔ تصادفی
کمک مالی
همکاری
قهوهخانه
تغییرات اخیر
ورودی کاربران
واژه درخواستی
تماس با ویکیواژه
راهنما
ابزارها
پیوندها به این صفحه
تغییرات مرتبط
بارگذاری پرونده
صفحههای ویژه
پیوند پایدار
اطلاعات صفحه
یادکرد پیوند این مقاله
چاپ/برونبری
ایجاد کتاب
دریافت بهصورت PDF
نسخهٔ قابل چاپ
به زبانهای دیگر
Kurdî