پرش به محتوا

سیرت

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

گونه‌های دیگر نوشتاری

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • نیاهندوایرانی

آوایش

[ویرایش]
  • /سیر/عت/

صفت

[ویرایش]

سیرت

  1. کنایه از آدم ملوط مفعول.
    سیرت ممکن است به زبان معیار باستان به دو قسمت سیر کنایه از پایین کشیدن و عت یعنی آدم باشد، مفهوم کلی از اصطلاح فوق یعنی آدمی که همیشه آماده مفعولیت است. دگرباش.

زبان دیگر

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • سیرة

اسم

[ویرایش]
  1. طریقه، روش.
  2. مذهب.
  3. خُلق و خو، عادت.
  4. شخصیت درون انسان‌.
  5. روش، طریق، راه.

مترادف‌ها

[ویرایش]

متضادها

[ویرایش]

––––

برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین