پرش به محتوا

طیلسان

از ویکی‌واژه

فارسی

[ویرایش]

ریشه لغت

[ویرایش]
  • عربی

آوایش

[ویرایش]
  • /طِ لِ/

اسم مرکب

[ویرایش]

طیلسان

  1. طیلسان ممکن است به سه بخش طی - لس - آن قابل تجزیه باشد.
    ردا، جامه بلند و گشاد و بی آستین که کسانی چون قاضیان و خطیبان بر دوش می‌انداختند.

مثال

[ویرایش]
  1. مثال: المرء مخبوء طی لسانه لا طیلسانه.
  2. مثال: طیلسان موسی و نعلین هارونت چه سود--چون بزیر یک ردا فرعون داری صدهزار.

جستارهای وابسته

[ویرایش]

طیلس، طیلسان‌دار


برگردان‌ها

[ویرایش]
ترجمه

منابع

[ویرایش]
  • فرهنگ لغت معین
  • فرهنگ بزرگ سخن