فس‌فس

از ویکی‌واژه

فارسی[ویرایش]

ریشه لغت[ویرایش]

  • بهاری

آوایش[ویرایش]

  • /فِس/فِس/

اسم مرکب[ویرایش]

فس‌فس

  1. مترادف خس‌خس؛ صدایی که از سینه ناخوش بویژه آنکه دچار عواض درد سینه یا سرماخوردگی باشد.

قید[ویرایش]

  1. (عامیانه): به کُندی، آرام آرام کاری را انجام دادن، ترجیحاً خنگ.

مترادف‌ها[ویرایش]

––––

برگردان‌ها[ویرایش]

  • فرهنگ لغت معین